متن مداحی مسجد روضه محمدیه یزد
نمیرسد کسی به داد مردم…
شرمت باد، شرمت باد، دستان به خون آلوده
برخیزید، برخیزید ای مردم خوابآلوده
خطبهی دیگر، کاخ ستمگر، بر سر سلطان میریزد
با نام آزادی، خشم خدایان میگیرد،
این موج بیداری، آینه را پس میگیرد
یوسف کنعان از غم زندان بار دگر میآید
بخوان ای جان برادر به گوش اهل زمانه
حریر خطبهی زینب، امان از ظلم زمانه
نامههایتان فریب، همه وعدههایتان دروغ
سایههای پشت سر، مردمان بی فروغ
مثل خط کوفی است، دین مبین شما
این چه مسلمانی است، وای به دین شما
نمانده غیر نوحه حرف تازه،
جنازه در جنازه در جنازه
بسته چشم معرفت، مردمان گریه باز
داغ سجده بر جبین، صف اول نماز
وقت خامشی زبان، وقت دم زدن خموش
حج سنگتان قبول، کوفیان دین فروش
وای از آن دم که بگردد ورق
لب به سخن باز کند مرغ حق
اسم مداح این نوحه چیه؟
خداپشت وپناهت چقدقشنگ میگی درودبرشرف وغیرتتون
واقعا برای بار اول از نوحه خوندن خوشم اومد
اگه کاردان بالا سر کار بود و مسئول مملکت به فکر به یغما بردن نبود، همین مجلس عزاداری، سالانه هزاران توریست داخلی و خارجی جذب میکرد برای یزد.
خدا پدر و مادرت را بیامرزد . چه صدایی. چه هماهنگی ای. چه شعری. چه شعوری.
درود بر مردم صادق و حق گوی یزد که هرساله در شهرشان منادی آزادی وآزادگی میشوند.